فدای اینـ دو چشمـ تبدار


by : x-themes

بهـ نامـ او

زمانـ زیادی استـ کهـ سوتـ کور استـ

اینجا نبودنـ چقدر زیاد می گذرد

چهـ دلمـ تنگـ شدهـ برای اینجا

خانهـ دو نفرهـ ی مانـ

جایی کهـ منمـ و منمـ و تو و تو

تمامـ اینـ خانهـ بوی تو را میدهد

بوی خیالـ تو را

تمام اینجا

رنگـ تو را دارد

تمامـ رنگی تمامـ رنگی

و سیاهـ موهایتـ

در امتداد کرانهـ ی شبی استـ

کهـ مرا بهـ ستارهـ چشمانتـ می رساند

چهـ می کند اینـ چشمها با منـ

خدا نکند کهـ ببارد

بارانـ چشمـ هایتـ

نهـ گویا باران کهـ گداختهـ های آتشی استـ

کهـ تمامـ جانمـ را بهـ آتشـ می کشد

فدای اینـ دو چشمـ تبـ دار

نبینمـ کهـ بارانی شود...




†ɢα'§ : <-TagName->
برچسب:, |- مبهم -|

ϰ-†нêmê§